..............................!

زیباترین قلب

 

 

روزی مردی جوانی وسط شهری ایستاده بود و ادعا می كرد كه زیبا ترین قلب را در آن منطقه دارد جمعیت زیاد جمع شدند. قلب او كاملآ سالم بود و هیچ خدشه ای برآن وارد نشده بود وهمه

تصدیق كردند كه قلب او به راستی زیباترین قلبی است كه تا كنون دیده اند.مرد با كمال افتخارصدایی بلند به تعریف قلب خود پرداخت .ناگهان پیرمردی جلوی جمع آمد وگفت كه قلب تو به

 

زیبایی قلب من نیست .مرد جوان و دیگران با تعجب به قلب پیرمرد نگاه كردند قلب او با قدرت تمام می تپید اما پر از زخم بود .قسمت های از قلب او برداشته شده وتكه های جایگزین آن شده بود وآنها به راستی جاهای خالی را به خوبی پر نكرده بودند برای همین گوشه های دندانه دندانه در آن دیده می شد .در بعضی نقاط شیارهای عمیقی وجود داشت كه هیچ تكه ای آن را پر نكرده بود ،مردم به قلب پیره مرد خیره شده بودند با خود می گفتند:

 

كه چه طور او ادعا می كند كه زیباترین قلب را دارد ؟؟؟؟

 

مرد جوان به پیره مرد اشاره كرد و گفت تو حتماً شوخی می كنی قلب خود را ، با قلب من مقایسه كن قلب تو فقط مشتی زخم و بریدگی وخراش است ...

پیرمرد گفت:

 

درست است ...قلب تو سالم به نظر می رسد اما من هرگز قلب خود را با قلب تو عوض نمی كنم ... هر زخمی نشانگر انسانی است كه من عشق را به او داده ام،من بخشی از قلبم را جدا كرده ام وبه او بخشیده ام ... گاهی او هم بخشی از قلب خود را به من داده است كه به جای آن تكه ی بخشیده شده قرار داده ام :اما چون این دو عین هم نبوده اند گوشه هایی دندانه دندانه درقلبم وجود دارد كه برایم عزیزند :چرا كه یاد آور عشق میان دو انسان هستند...

 

بعضی وقتها بخشی از قلب رابه كسانی بخشیده ام اما انها چیزی از

 

قلبشان را به من نداده ند ... !

 

اینها همین شیارهای عمیق هستند ...گرچه دردآور هستند اما یادآور عشقی هستند كه داشته ام ...امیدوارم كه آنها هم روزی بازگردند و این شیارهای عمیق را با قطعه ای كه من در انتظارش بودم پر كنند ،پس حالا می بینی كه زیبایی واقعی چیست؟؟؟!!

مرد جوان بی هیچ سخنی ایستاد ،در حالی كه اشك از گونه هایش سرازیر می شد به سمت پیرمرد رفت... ازقلب جوان و سالم خود قطعه ای بیرون آورد و با دست های لرزان به پیرمرد تقدیم كرد پیرمرد آن را گرفت و در گوشه ای از قلبش جای داد و بخشی از قلب پیر و زخم خورده خود را به جای قلب مرد جوان گذاشت.

 

مرد جوان به قلبش نگاه كرد :دیگر سالم نبود،اما از همیشه زیبا تر بود زیرا كه...

 

 عشق از قلب پیرمرد به قلب اونفوذ كرده بود....



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 20 خرداد 1391برچسب:قلب,زیبایی,زیباترین قلب,عشق,زخم,عاشقانه,ساعت 15:25 توسط Mohsen XVI| |


Power By: LoxBlog.Com